منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 102025
|
همه سیب های دنیا مال من
به سراغ وبلاگ من اگر می آیید/
نظری نرم وآهسته بداهید/
که مبادا ترک بردارد! /
صفحه نازک مانیتور من..../
فکر می کردم اگر روزی کودکم پرسید چرا بزرگ می شویم؟چه جوابی در برابر پرسش او دارم!بگویم بزرگ می شوی تا خوشی ها رافراموش کنی؟به او بگویم بزرگ می شوی تا مجبور شوی عروسک ناز و کوچکت را کنار بگذاری و تنها آرامش شبانه ات را از دست بدهی...؟به او بگویم بزرگ می شوی تا مثل من ندانی که چرا بزرگ می شوی...؟به او هیچ گاه نخواهم گفت!نمی خواهم اکنون که می تواند عروسک ناز و کوچکش را بغل بگیرد و به بازی های کودکانه ی خود فکر کند ذهنش را به این سو ببرمم و بداند که اگر بزرگ شود هیچ نمی شود!!!اما اگر بزرگتر شد به او خواهم گفت که گریه ی قشنگش هنگام تولد به چه دلیل بوده است.به او می گویم که با آمدنش مرا شاد کرده است.وقتی که با آمدنش از آغوش گرم خدا جدا شد تا به مجموعه ای از امتحانات سخت او وارد شودُ امتحاناتی که هر چند در آن پیروز می شوی اما زمانی به تشویق کردنت داده نمی شود چرا که امتحانی دیگر آغاز می شودُ .این حرف ها را وقتی به او می زنم که بتواند حرف هایم را با مسابقات کودکانه اش مقایسه کند و درک کند که فرق بین این پیروزی ها و شکست ها در چیست.این ها را به او خواهم گفت تا مانند من تصور نکند که این دنیا با کمی تلاش دنیایی گلستان می شود
او باید بداند که ما بزرگ می شویم تا سال ها در آزمونی سخت آزموده شویم تا بعد از سال ها پخته شدن بفهمیم که بزرگ شده ایم و بزرگ شدن فقط همین بوده استِ همین....!!! از کتاب دل نوشته ها اثر پرستو پور گیلانی
موضوع مطلب : |
||