منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 72
کل بازدیدها: 101965
|
همه سیب های دنیا مال من
به سراغ وبلاگ من اگر می آیید/
نظری نرم وآهسته بداهید/
که مبادا ترک بردارد! /
صفحه نازک مانیتور من..../
سه شنبه 91 اسفند 22 :: 4:23 عصر :: نویسنده : فرشته .م
میان نبض ثانیه ها گم شده ام ..... می نویسم از این سوی انتظار به فراسوی آشنای بهار. می دانم وقتی زمستان با رهگذر باد سفر کند ،بهار حتما می آید با دستی پرواین با ر شاید بهاری دیگر باشد. من به بهار می اندیشم ، مهر زده ام تمام جاده های برفی را تا سند بهار به نامم شود. من به بهار می اندیشم ،چون با هرنفسش تازه می شوم ،رشد می کنم . چون بهار سرانجام یک آرزوست وسر آغاز یک معجزه. وقتی دست پرمحبت بهار به سرم کشیده شود ،بی شک تا قله های آزادی پرواز خواهم کرد. هم اینک که همچون مرغی در قفس انتظار اسیرم ، نوری شبیه امید از دور برایم دست تکان می دهد که دلم را یک پارچه روشن کند،به من مژده ی بهاران را می رساند. صدای قدم های بهار مرا از خود بی خود کرده و دلم را به استقبال نشانده... نمی دانم بهار قرار است میهمان باشد یا میزبان ،چه فرقی می کند بگویید منزل خودش است. سنگینی راه بر دوشم ،آه های خسته مانده بر دالان گلویم ،غبار غم گرفته بر شیشه ی دلم ،مرا ناچار به خانه تکانی کرده تا طالب بی قرار بهار شوم... شاید بهار در تدارک یک اتفاق معجزه گر باشد، دلم پراز فال نیک است چون شنیده ام فقط بهار رادر همه جا موضوع مطلب : |
||